سفر مشهد
عزیز دل مامان هفته آخر اردیبهشت یه سفر 3 روزه رفتیم مشهد البته به همراه خانواده بابایی که خانواده عمه میترا و عمو میثم و باباجون و عزیز پروانه بودند همچین گفتم خانواده انگار 50 نفرن همش با شما دو تا فسقلی 10 نفریم خدارو شکر خوب بود و مخصوصا به شما و امیر علی حسابی خوش گذشت تا تونستین شیطونی کردین و البته شیرین زبونی قبل از رفتن هر کی میفهمید میخوایم بریم مشهد به شما میگفت واسه من دعا کن مثلا مریضیم خوب بشه شمام میگفتی باشه روز آخر ماری جون بهت گفت نویان واسم دعا کن با تعجب میپرسی مگه کجات درد میکنه بچم فقط دعارو به مریضی میدونه فدات بشه مادر در کل مسافرت خوبی بود و بزرگ شدن شما تو مسافرت کاملا حس شد البته اون شیطونیای خاص خودت سر ج...
نویسنده :
مهسا
19:06